سانتی مولزون 2022

سانتی مولزیون


دفتر خاطرات سانتی مولزون. صمیمانه و اول شخص نوشته شده است. جایی که خارج از کلیشه‌ها یا کلیشه‌های پیش‌بینی‌شده شخصیت تلویزیون و شبکه‌های اجتماعی، زندگی نویسنده را به شکلی صمیمی می‌شناسیم. از این صفحه همچنین می توانید برای مشاوره با او قرار ملاقات رزرو کنید یا او را دنبال کنید تا این وبلاگ را که به روز می شود بخوانید.

خاطرات یک جنگجو
خاطرات یک جنگجو

مقدمه

"من نمی دانم تا چه حد نوشتن آنچه که شخص در درون خود احساس می کند، فکر می کند یا زندگی می کند خوب یا بد است، اما می دانم که رسیدن به آن

از روی تخت می نویسم
خاطرات یک جنگجو

دسامبر 6

امروز 6 آذر ماه تعطیل است، از آن روزهایی که آدم در خانه می نشیند تا از فاصله آنها لذت ببرد

دانشگاه
خاطرات یک جنگجو

دسامبر 7

امروز روز کاری خوبی بود، من رک و پوست کنده هستم، ارسال نامه به افراد مختلف با مشکلات و نگرانی های مختلف یک کار است.

نمایش واقعیت در تلویزیون
خاطرات یک جنگجو

دسامبر 8

ما دوباره در روز مقدس هستیم، تاریخ آن از: "عصاره معصوم"، اوکسوم، مادر روحانی من. تبریک مامان! من خودم را تمام صبح به

تواریخ نارنیا
خاطرات یک جنگجو

دسامبر 9

امروز ساعت 9:30 صبح آژیر زنگ خورد، هر روز که در این ساعت از خواب بیدار می شوم، 100 گرم سینه مرغ را صبحانه خورده ام.

کرکره های پایین
خاطرات یک جنگجو

دسامبر 10

یک شنبه که دیر از خواب بیدار شدم، حوالی ساعت 13:30 بعد از ظهر، اوج یک صبح کیوانی در اتاق خوابم با

زنگ موبایل در شب
خاطرات یک جنگجو

دسامبر 11

امروز یکشنبه با صدای هیستریونیک موبایلم که ساعت 6 صبح یادم رفت وقتی به رختخواب رفتم خاموشش کنم از خواب بیدار شدم.

درب خانه من
خاطرات یک جنگجو

دسامبر 12

امروز دوشنبه، «شورتی» طبق خواسته من، اثاثیه سه اتاق خانه ام را «پلترگیست» کرده است. من تصمیم گرفته ام همیشه همه چیز را از جایی به جای دیگر تغییر دهم

کریسمس داره میاد
خاطرات یک جنگجو

دسامبر 13

چه روزی برای مشتریان است، من برای سال جدید از خواندن اوراول ها دست نرفته ام، کار جادویی که با آقای دکتر انجام شده است.

هواپیما
خاطرات یک جنگجو

دسامبر 14

اخیراً این احساس را دارم که قرار است اتفاقی برایم بیفتد، دارم حول یک واقعیت مهم در زندگی ام بو می کشم، اما نمی توانم آن را واجد شرایط کنم. سخت است

پیاتزولا تانگو
خاطرات یک جنگجو

دسامبر 15

امشب دنی من را به دیدن کنسرت فیلارمونیک سلطنتی گالیسیا به رهبری رهبر ارکستر استاد مانوئل برد.

شاهزاده توارگ
خاطرات یک جنگجو

دسامبر 16

این روزها یک ماه کامل مجلل وجود دارد، امروز در سرطان است، این نشان می دهد که همه مردم انقلاب شده اند. سوال من بوده است

ثروت زودگذر
خاطرات یک جنگجو

دسامبر 17

امروز شنبه دوباره دیر از خواب بیدار شدم تا اینکه ساعت 2 بعدازظهر موفق شدم تمام ساعاتی را که پشت سر گذاشته بودم استراحت کنم.

عشق به سرنوشت
خاطرات یک جنگجو

دسامبر 18

داستان باورنکردنی یک مشاوره امروز، او 28 سال طولانی ازدواج کرده بود، در 21 سالگی با مردی 10 سال بزرگتر از او ازدواج کرد.

قلعه ذهن شگفت انگیز
خاطرات یک جنگجو

دسامبر 19

دفتر خاطرات عزیزم برگشتی نیست، تو تازه علنی شده ای، روزنامه نگاری به وجودت پی برده و تو را بیرون برده است.

کریسمس پر ستاره
خاطرات یک جنگجو

دسامبر 20

این روزها دفتر خاطرات عزیز من نفسی نکشیده ام، چون بیمار بوده ام، این اواخر حالم خوب نیست، درد شدیدی دارم که گاهی اوقات

کریسمس جهنمی
خاطرات یک جنگجو

دسامبر 24

امروز رفتم خونه مامانم غذا بخورم، اول رفتم برا برادرزاده هام کادو بخرم: آیدا و ماتئو، لذت می برند.